اجازه بدین تک تک در مورد عکس های این پست توضیح بدم.
![](/upload/k/kalam/image/1(1).jpg)
این عکس و صرفا جهت اون دوستی گذاشتم که تو مهد میزش جلوی در کلاس بود و من هی شلوغ میکردم تا مجبورم کنن دمه در کلاس به ایستم تا با هم صحبت کنیم.بعد از 15سال اسمش یادم رفته بود اما وقتی دو باره برگشتم به اون مهد و از فاطی جون(مدیر مهد) خواهش کردم که لیست(ببخشید باید فارسی بگم:منو) اسامی(نام ها)بچه های اون سال رو از بایگانی نشونم بده اسمش یادم اومد،اونا شماره خونه و آدرس خونشونو داشتن اما از اونجا رفته بودن.این عکس گذاشتم تا اگه یه روزی اسم منو قبل از فیس تو گوگل سرچ کرد بدونه که من هنوزم بیادشم،من حتی خواستم شمارمو به مهد بدم ولی عمرا اگه اون دختره ازین عرضه ها داشته باشه پیگیر بشه، ولی اگه یه روزی داشتی اینو میخوندی باید بهت بگم:
گرچه رفتی زدلم،حسرت روی تو نرفت
در این خانه به امید تو باز است هنوز
("امید"رو باید با تشدید بخونی تا وزن شعر حفظ بشه
اصلا میدونی وزن چیه؟راستی میدونی که در جایی باز باشه خیلیا میان و میرن،اینو گفتم بعدا نگی نگفتیا...)
![](/upload/k/kalam/image/2.jpg)
من از همون بچگی آمادگی خودمو به خانواده نشون میدادم ولی به جز بابا بزرگم کسی حرفمو نمیفهمید...و حالا برعکس شده،خانواده گیر داده و من اصلا نمیفهمم چی میگن.
![](/upload/k/kalam/image/4.jpg)
عاغا توکه نمیتونی بده یه بکن،آخ ببخشید،منظورم کننده بود.بلد نیستی کروات ببندی بده بابام.(محض اطلاع بگم این کروات نهایتا با قیچی از دور گردن من باز شد)
![](/upload/k/kalam/image/4%20(1).jpg)
یادش بخیر!!!الان دیگه کاشیه 15*30 یا همون 10*20 خودمون دیگه تو مصالح فروشیا هم پیدا نمیشه.
![](/upload/k/kalam/image/5%20(1).JPG)
جون مامانت شلوارو نیگا...
![](/upload/k/kalam/image/5.JPG)
چه حوصله ای داشتم؟؟؟!!!! فک کن بعد از خاموش کردن سیستم(سامانه) مجبور باشی کاور(پوووشش) بکشی...(البته گاهی هم حوصله نداشتم،اونوقتا حتی کاورو جمع هم نمیکردم )
![](/upload/k/kalam/image/3.jpg)
![](/upload/k/kalam/image/6.JPG)
بدون شرح...
نظرات شما عزیزان: